صندوق صدقات (داستانک)
پيرمرد خسته کنار صندوق صدقه ایستاد. دست برد و از جیب کوچک جلیقهاش سکهای بیرون آورد. در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد:"صدقه عمر را زیاد میکند". پیرم...
۰
۲۵۰
پيرمرد خسته کنار صندوق صدقه ایستاد. دست برد و از جیب کوچک جلیقهاش سکهای بیرون آورد. در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد:"صدقه عمر را زیاد میکند". پیرم...